معنی کیپ تاون

حل جدول

کیپ تاون

پایتخت کشور آفریقای جنوبی


تاون

معادل فارسی فر


کیپ

تنگاتنگ

قیپ.

واحد پول لائوس

تنگاتنگ، قیپ

واژه پیشنهادی

کشور کیپ تاون

آفریقای جنوبی

لغت نامه دهخدا

تاون

تاون. [وَ] (اِ) گوساله ای که به جفت بندند کشت زمین را. (از لسان العجم شعوری ج 1 ورق 286). این کلمه مصحف تاوَل است.


کیپ

کیپ. (اِخ) بیست وهفتمین از خانان اوزبک خیوه (از 1158 تا حدود 1184 هَ. ق.). (از طبقات سلاطین اسلام ص 250).

کیپ. (ص) در تداول عامه، به هم پیوسته. تنگ هم. (فرهنگ فارسی معین). سخت متصل. بی فرجه. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کیپ شدن در، محکم پیوسته شدن دو مصراع یا محکم پیوسته شدن درِ یک مصراعی به طرفی از چارچوب. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کیپ شدن (کیپ گرفتن) سینه (بینی)، به علت سرماخوردگی یا علتی دیگر نفس به صعوبت آمدوشد کردن در سینه یا بینی. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کیپ کردن در، محکم و استوار بستن آن. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). استوار بستن در، چنانکه لای آن باز نباشد.
- کیپ گرفتن هوا، سخت ابرآلود شدن هوا به طوری که جایی از آسمان پیدا نباشد.
|| محکم. استوار. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (فرهنگ فارسی معین). || پر. ممتلی. انباشته. (فرهنگ فارسی معین).


شارلوت تاون

شارلوت تاون. [ل ُ] (اِخ) از شهرهای کانادا و مرکز جزیره ٔ پرنس ادوار است. در ساحل خلیج هیلز براو واقع شده دارای 15000 تن جمعیت است تأسیسات بندری و فرودگاه دارد.

فرهنگ معین

کیپ

پر، انباشته، به هم پیوسته، بسته، گرفته. [خوانش: (ص.) (عا.)]

فارسی به آلمانی

کیپ

Fest, Knapp, Straff, Stramm, Wasserdicht [adjective]

فرهنگ عمید

کیپ

پر، انباشته،
درهم‌رفته و به‌هم‌چسبیده، تنگ هم، چفت هم،

فارسی به عربی

کیپ

شده

معادل ابجد

کیپ تاون

489

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری